زنان و شش دوره نمایندگى مجلس شوراى اسلامى
ارشدی مریم (قسمت دوم)
وضعیت زنان و مجلس، از آغاز تا دوره چهارم
در اولین دوره مجلس شوراى اسلامى که از چهارشنبه هفتم خرداد 1359، آغاز به کار کرد، چهار زن کرسى نمایندگى مردم را به خود اختصاص دادند. در این دوره نسبت زنان به مردان نماینده حدود 5/1% بود و راهیافتگان شامل خانمها مریم زعفرانى بهروز (بهروزى)، گوهرالشریعه دستغیب، عاتقه صدیقى(رجایى) و اعظم علایىطالقانى به ترتیب از تحصیلات سطح در دروس حوزوى، کارشناسى ارشد، ششم ابتدایى و کارشناسى برخوردار بودند.
همچنین سوابق شغلى نمایندگان زن این دوره، تدریس در سطح مدارس، دانشسراها و دانشگاهها بوده، خانم مریم بهروزى به عنوان عضو شوراى مرکزى جامعه زینب(س) و خانم اعظم طالقانى به عنوان دبیرکل جامعه زنان فعالیتهاى سیاسى نیز داشتند.
در دوره دوم مانند دوره اوّل، چهار زن به مجلس راه یافتند که سه نفر آنان در دوره اوّل نیز نماینده بودند. در دوره دوم خانم اعظم طالقانى از فهرست نمایندگان مجلس خارج و خانم مرضیه حدیدچى معروف به دباغ وارد مجلس شوراى اسلامى شد.
تحصیلات وى نیز دروس حوزوى بود، لیکن سوابق سیاسى و اجرایى قابل توجهى چون چند سال مبارزه سیاسى با رژیم و زندان و زندگى خارج از کشور و فرماندهى سپاه پاسداران همدان را داشت. خانم دباغ همچنین به عنوان قائم مقام جمعیت زنان جمهورى اسلامى فعالیت مىکرد.
در دوره سوم مجلس شوراى اسلامى همانند دو دوره پیش، چهار نماینده زن از طرف مردم برگزیده شدند. این نمایندگان همان نمایندگان زن دوره دوم بودند. در این میان خانم مریم بهروزى طى دو دوره موفق به پایان رساندن دوره سطح در دروس حوزوى و دوره متوسطه شده بود.
چنان که از تعداد نمایندگان زن مشخص است در دورههاى دوم و سوم نیز درصد حضور نمایندگان زن نسبت به کل نمایندگان در حد 5/1% باقى ماند.
نکته قابل ذکر اینکه میزان رأى نمایندگان زن طى این سه دوره کاهش یافت، یعنى در حالى که خانمها بهروزى، دستغیب، صدیقى و طالقانى به ترتیب در دوره اوّل 5/75% (میاندورهاى)، 8/58% (مرحله دوم)، 1/87% (میاندورهاى) و 9/51% (مرحله اوّل) آرا را کسب کرده بودند، در دوره سوم خانمها بهروزى، دباغ، دستغیب و رجایى به ترتیب صاحب 5/33% (میاندورهاى اوّل)، 4/47% (مرحله دوم)، 2/42% (مرحله اوّل) و 39% (مرحله اوّل) آرا شدند.
دوره چهارم مجلس پس از پایان جنگ تحمیلى و رحلت حضرت امام خمینى(ره) شروع شد. در این دوره تعداد نمایندگان زن به نه نفر رسید و به 6/3% افزایش یافت. همچنین بر خلاف سه دوره پیش که کاندیداهاى انتخابى و برگزیدگان مجلس فقط از تهران بودند، در این دوره حضور نمایندگان زن از شهرستانهاى مشهد، کرمانشاه و تبریز نیز به چشم مىخورد و سهم نمایندگان زن شهرستان در دوره چهارم مجلس، 45% نمایندگان زن بود. در واقع پس از گذشت 12 سال از عمر مجلس شوراى اسلامى، زنان شهرهاى مختلف با باور به توانایىها و استعدادهاى بالقوه خود، مشارکت سیاسىشان را عینیت بخشیدند. خانمها فخرتاج امیرشقاقى (لیسانس زبان و ادبیات فرانسه) و فاطمه همایون مقدم (لیسانس و خارج فقه) از تبریز به ترتیب با 9/26% و 4/30% کل آراى آن شهر در مرحله دوم، خانم اختر درخشنده (فوق دیپلم) از کرمانشاه با 6/26% کل آرا در مرحله دوم، پروین سلیحى از اصفهان با 6/36% آرا در مرحله دوم و خانم دکتر قدسیه سیدىعلوى (جراح زنان و زایمان) از مشهد با 1/35% آراى مشهد در مرحله اوّل به مجلس شوراى اسلامى راه یافتند.
در این دوره افزون بر افزایش درصد حضور نمایندگان زن در مجلس، سطح تحصیلات ایشان نیز از مراتب بالاترى برخوردار بود.
وضعیت زنان در دوره پنجم مجلس شوراى اسلامى
در جریان انتخابات مجلس پنجم قانونگذارى در سال 75 فعالیت سیاسى زنان براى حضور در مجلس اوج گرفت. تاپیش از آن مشارکت سیاسى توده طى شرکت در تظاهرات و راهپیمایىها معنىدار مىشد و مشارکت در سطح نخبگان که مستلزم اعلام نامزدى و عضویت در مجلس قانونگذارى و نفوذ در نهادهاى سیاسى در سطوح بالاى تصمیمگیرى و پستهاى کلیدى است، در مرکز توجه عموم قرار نداشت. تا پیش از انتخابات مجلس پنجم تعداد نامزدهاى زن در انتخابات از مجموع 90 نفر بالاتر نرفت، ولى در دوره پنجم به یکباره 351 نفر زن در سراسر کشور براى حضور در صحنه انتخابات نامزد شدند که این رشد بسیارى را نشان مىداد. به نظر بسیارى از صاحبنظران، تا پیش از سال 75 حضور زنان در کانون قانونگذارى و سطوح مدیریتى، ناکافى و اندک بود و تجلى مشارکت سیاسى آنان بیشتر در پاى صندوقهاى رأى، حضور در تظاهرات و راهپیمایىها و مجالس مذهبى خلاصه مىشد. با گذشت این سالها مشارکت سیاسى زنان ایرانى را مىشد در دو سطح با تعریف زیر مشاهده کرد:
أ) سطح توده
مشارکت توده زنان ایرانى در فعالیتهاى سیاسى، اجتماعى، حضور در انتخابات ادوارى براى رأى دادن، شرکت در راهپیمایىها و عضویت در گروهها و انجمنها.
ب) سطح نخبگان
مشارکت سیاسى نخبگان در سه زمینه عمده شامل عضویت در مجلس قانونگذارى، شرکت در سطوح بالاى تصمیمگیرى در حوزههاى دولتى و بخش خصوصى در فعالیتهاى قوه قضائیه.
در تحقیقات موجود میزان علاقهمندى و تمایل زنان ایرانى به تعمیق و گسترش مشارکت سیاسى و اجتماعى، درصد قابل توجهى را نشان مىدهد. پیشفرضهاى کلى این پژوهشها آن است که پایگاه اقتصادى و اجتماعى زنان در این دوره ارتقا مىیابد و جایگاه سیاسى آنان براى پیوستن به دو عرصه رسمى فعالیت یعنى مجلس شوراى اسلامى و شوراهاى اسلامى کشور تقویت مىشود؛ که البته این حضور و مشارکت متأثر از افزایش سواد و تحصیلات زنان است.
بنابراین امکانات ایجاد شده براى ادامه تحصیل در اغلب رشتهها، به کارگیرى زنان در پستهاى مدیریتى و مشاوره، ایجاد و توسعه سازمانهاى غیر دولتى زنان و ... هر چند اندک، موجب حضور قوىتر زنان در دوره پنجم شد.
در این دوره 179 زن از سراسر کشور از بین 351 داوطلب، تأیید صلاحیت شده و مانند مردان براى ورود به مجلس، رقابت فشردهاى را آغاز کردند. این تعداد 6% از کل نامزدهاى کشور را تشکیل مىدادند. تهران با 50 کاندیداى زن و شهرهاى شیراز، اهواز و مشهد بیشترین داوطلبان نمایندگى را دارا بودند. از 196 حوزه انتخابیه، زنان در 84 حوزه قدم به میدان رقابت سیاسى گذاردند. این گروه نه تنها در شهرهاى بزرگ بلکه در شهرهاى کوچک و نقاط دورافتاده نیز به صحنه معادلات سیاسى کشور وارد شدند.
در تهران و شهرستانها شمار کمى مورد حمایت تشکلها و گروههاى سیاسى قرار گرفتند. در تهران روحانیت مبارز، کارگزاران سازندگى و جمعیت دفاع از ارزشهاى انقلاب اسلامى، 5/16% (پنج نفر)، ائتلاف گروههاى خط امام 3/8% (دو نفر) و جمعیت زنان 6/26% (هشت زن) را به عنوان کاندیداى خود در این دوره معرفى کردند.
در دوره پنجم مجلس شوراى اسلامى، باور تشکلها براى حضور زنان در مجلس حداقل 3/8% و حداکثر 6/26% و اراده مردم 20% از نمایندگان تهران (شش نفر) و در شهرستانها 3/3% (هشت نفر) و در مجموع 14 نفر از کل نمایندگان بود.
انتخابات این دوره نشان مىدهد که رأى مردم به زنان بر مبناى بررسى پیشینه و عملکرد آنان یعنى شایستگى و صلاحیتشان، نیز تنوع حضور زنان نماینده بوده و انتخاب، جنسى و فقط به خاطر زن بودن آنها صورت نگرفت. به هر حال در دوره پنجم 14 نماینده زن به مجلس راه یافتند که این رقم بالاترین میزان را در طول ادوار ششگانه مجلس به خود اختصاص داده است.
نمایندگان زن در این دوره از لحاظ تخصص، نسبت به دورههاى پیشین، تنوع و برترى بیشترى دارند، به طورى که میانگین تحصیلى آنان در این دوره بیش از لیسانس بود و کیفیت تحصیلى و تخصص زنان در این دوره مهمتر از کمیت آنان قابل طرح است. گرچه شمار زنان نماینده این دوره نسبت به دورههاى دیگر نیز مورد توجه قرار مىگیرد. ایشان به طور عمده از مدارج عالى تحصیلى برخوردار بوده و حدود 70% آنها در سطح دکترا بودند.
میانگین سنى زنان نماینده در این دوره کاهش نشان مىدهد که به نظر برخى کارشناسان، کاهش سن رأىدهندگان به 16 سال، موجب جوانگرایى در انتخاب این قشر شده است.
مجلس ششم و وضعیت زنان نماینده
انتخابات ششمین دوره مجلس شوراى اسلامى در شرایطى بود که داوطلبان زن نمایندگى مجلس، مشارکت سیاسى خود را با شعارهاى تبلیغاتى جدیدى که نشان از لزوم اصلاح و بازنگرى در همه سطوح قانونگذارى، ترویج فرهنگ شایستهسالارى، دانایىمحورى، تقویت نگرش جنسیتى و ارتقاى رشد شاخصهاى توسعه انسانى داشت، مطرح ساختند. در این دوره باور عمومى هم بر محور انسانسالارى و انتخاب بر اساس دانایى تأکید مىورزید. به همین دلیل داوطلبان زن نمایندگى مجلس شوراى اسلامى در دوره ششم با 44% افزایش نسبت به دوره پیش به 504 نفر رسید که از این تعداد 11 نفر در مرحله اوّل و 2 نفر در انتخابات مرحله دوم موفق به حضور در حوزه قانونگذارى شدند.
در مجموع 3/7% داوطلبان ششمین دوره انتخابات مجلس را زنان تشکیل دادند که 5/4% از کرسىهاى نمایندگى این دوره را به خود اختصاص دادند.
از ویژگىهاى بارز این دوره آن است که براى اولین بار نمایندگان زن مجلس، در هیئت رئیسه عضویت مىیابند و در فراکسیونها و کلیه کمیسیونهاى مجلس نقشى فعال ایفا مىکنند، به طورى که مجموعاً در ده کمیسیون امنیت ملى و سیاست خارجى، انرژى، اصل 90، اجتماعى، عمران، برنامه و بودجه، کشاورزى، فرهنگى، آموزش و تحقیقات، بهداشت و درمان عضویت داشتند.
.: Weblog Themes By Pichak :.